برندسازی دیگر فقط مختص شرکتها نیست. روند جدیدی به نام برندسازی شخصی وجود دارد. برندسازی شخصی اهمیت بیشتری نسبت به برندسازی شرکتی/سازمانی پیدا کرده است، زیرا ما به انسانها بیشتر از شرکتها اعتماد داریم و اشخاص پاسخگوتر از شرکتها هستند.

برندشخصی بسیار مرتبط با روحیات و خلقیات، ویژگیهای فردی و در نتیجه رفتارهایی که فرد بروز میدهد است و میتواند وجهه مثبت یا منفی داشته باشد. برند شخصی مجموعهای از حسهای مختلفی است که منتهی به یک حس غالب در ذهن اطرافیان و آشنایان با به یادآوری یا دیدن یک شخص میگردد. به گفتهی مونتویا، نویسنده کتاب «برندی به نام شما و پدیده برندسازی شخصی: هرکسی، خواه ناخواه، دارای یک برند شخصی است». هدف باید این باشد که آن برند طوری طراحی شود که تاثیری واضح و حائز اهمیت در مورد شما و کارتان ایجاد کند، چه شما صاحب کسب و کاری کوچک باشید، یا یک کارآفرین تنها یا مدیر عامل یک شرکت.

برندسازی شخصی، درواقع، یک «قدرت نرم» است. همانند اصول برندسازی محصول، برندسازی اشخاص هم بسیار مهم است. همه ما میدانیم این که صرفا موجب موفقیت فرد میشود، تصور درستی از بازار، مدرکتحصیلی، تجربه یا عناوین شغلی نیست. خواه ناخواه برندسازی و قدرت نرم بر همه ابعاد زندگی روزمرهمان تأثیرگذار است؛ زیرا در محیط کاری و تخصصی بسیار مهم میشود که دیگران راجع به ما و توانمندی ما چه فکر میکنند. برند مجموعهای از تعریفها و خاطرات مشتریان و اطرافیان از شماست که نوع نگاه اطرافیان درباره شما را شکل میدهد.
هر کسی یک برند شخصی دارد، اما اکثر مردم از این موضوع آگاه نیستند و این اصل را به صورت استراتژیک، مداوم و موثر مدیریت نمیکنند. شما باید برند خود و پیامی را که میفرستد، کنترل کنید و بر درک دیگران از خودتان تاثیر بگذارید. این امر به شما کمک میکند تا بطور فعال رشد کرده و خود را به عنوان یک حرفهای متمایز کنید.

در اینجا ما یک مدل برندسازی شخصی ارگانیک، جامعنگر و اصیل را داریم که به شما کمک میکند تا پتانسیلهای خود را شکوفا کنید و تصویری قابل اعتماد از خود بسازید. تصویری که میخواهید در هر کاری که انجام میدهید ارائه دهید و در مورد ارزشها، باورها، رویاهای واقعی و نبوغ شماست.
چرا باید پرسونال برندینگ انجام دهیم؟
هنگامی یک برند به عنوان یک شخصیت مطرح میشود، که تمامی مراحل قبلی را از نظر ایجاد اعتماد و ارتباط با مشتری طی کرده و به تکامل رسیده باشد. به عبارت سادهتر، شخصیت برند شامل ویژگیهای جمعیتشناختی مانند جنسیت، سن و ردهبندی اجتماعی است که مستقیماً بر تصویر از کاربران برند، سخنگویان محصول و اشخاص تأثیر میگذارند و همچنین بر ویژگیهای محصول نیز به طور غیرمستقیم تأثیرگذارند. برای مثال، ماشینهای مرسدس اغلب در طبقه های اجتماعی بالا دیده میشوند چون تصویر برند مرسدس کیفیت بالا و کارایی بالاست. اپل خود را به عنوان یک برند دوستدار انسان که واقعاً نیاز آنها را درک میکند و درصدد بهتر کردن زندگی مردم بوده جا انداخته است. این باعث میشود وقتی مردم محصولات اپل را خریداری میکنند خود را جزئی از آن برند بدانند.
2 نوع پرسونال برند داریم.
- پرسونال برند ارگانیک: به مرور زمان و براساس لایف استایل افراد ساخته شده است، مانند استاد شجریان.
- پرسونال برند مکانیک: با شناخت فرد و با برنامهریزی ساخته میشوند.
پرسونال برندهای ارگانیک بعد از گذشت زمان باید مکانیک شوند. یکسری از موارد را که بصورت ارگانیک و ذهنی انجام میدادند را باید قانون کنند. میبایست باید و نبایدهای هویتی گذاشته شود. با رعایت قوانین تعریف شده، محیط اطرافش هم می پذیرد.
بدون دیدگاه